Wednesday 22 February 2012

اطلاعِ ثانوی - بی ربط

سفیدیه برفو دوست ندارم. یه جورایی زیادی سفیدو صادقه. زیادی در تناقض با مشکیه. یادِ روحِ سفیدِ آدما میفتم که تو دینی می خوندیم و با هر کارِ بدی یه لکه ی سیاه می افتاد روش. سرش خیلی بحث کردم با معلم دینیمون. نه سرِ اینکه این خیالِ خوشه و روحِ همه آدما سیاهه مگه اینکه خلافش ثابت شه. نه. -اونم موضوعِ خوبیه ولی.- سرِ اینکه سیاه نیست اون رنگی که بدی رو ثابت می کنه.  سرِ اینکه آدما سیاهو دوست ندارن، فقط به این دلیل که همیشه شنیدن سیاه بده. حالا بیخیال اینکه معلم دینیمون مثه بقیه معلم دینیا به امام صادقش توهین شد و نذاشت دیگه حرف بزنم. حرفم اینه که آدما نمی تونن خودشون یه چیزیو ببینن و از دیدگاهِ خودشون رنگیش کنن. میگم نمی شه آدمارم از راهِ استقراء ثابت کرد. می گم بیایم بی خیالِ قضاوت شیم. مجبور نیستیم همه چیو ببریم زیرِ ذزه بین و یه لِیبلِ خوب یا بد بزنیم روش. همه چی می تونه الزاما اون معناییو نداشته باشه که ما فکر می کنیم.

ول-کُ-نین-مو-ضو-ع -رو

:پی نویس
.برف همچنان زیادی سفیده

3 comments:

  1. :)))) bebin nakon in karo inja! :))) :O
    bejane khodam man befahmam ki ino beynetoon rah endakht....! :O

    ReplyDelete